جدول جو
جدول جو

معنی تسکین فزا - جستجوی لغت در جدول جو

تسکین فزا
(اَ جَهْ)
تسلی بخش. افزایندۀ آرامش:
چو تبخال کو تب برد درد دل را
به از درد، تسکین فزایی نبینم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ جَ)
آرام کننده. آسایش رساننده. تسلی دهنده. درمان کننده درد. طبیب:
در این علت سرای دهر خرسندی طبیبت بس
چو تسکین سازت این باشد کند درد تو درمانی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا